آرتینآرتین، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات آرتین

من آرتین در 10 بهمن در روز جشن باستانی سده بدنیا آمدم حالا ما یک خانواده سه نفری خوشبخت هستیم

شهریور دوست داشتنی

سلام شهریور 94 با 2 اتفاق خوب همراه بود اول جراحی مهسا جون بعد تولد پرند جون دختر دایی محسن. روز هفت شهریور ساعت 2 بعدظهر مهسای عزیز عمل جراحی شد مامانی کلی استرس داشت قرار بود پنجشنبه باشه که ماهم باشیم اما برنامه دکترش تغیر کرد روز شنبه عمل شد خدا شکر عمل بسیار خوبی بود مهسا جون کلی تغیر کرد ما روز پنجشنبه رفتیم شهرمون تا مهسا ببینیم و عصر جمعه برگشتیم روز 19 شهریور دختر دایی محسن بدنیا اومد و مامانی برای اولین بار عمه شد که  مامانی و خاله ها  و دایی ها خوشحال شدن و مامان بزرگ هم برامون از بیرون شام خرید پرند جون آرتین عسل و آراد جون ما مامان بزرگ برای من یک قطار خوشگل خرید البته من  ومامانی و  ...
22 شهريور 1394

تابستان 94

سلام امروز 4 شهریور ترم 6 کلاس زبان من تمام شده و قرار ترم جدید از هفته دیگه شروع بشه امسال مامانی قرار من پیش دبستانی 1 ثبت نام کنه هفته های پیش که ما شهرمون بودیم جشن دندونی آراد بود که حسابی خوش گذشت منم کلی رقصیدم   کارت دعوت جشن آراد که مامانی و من درست کرد یم عکس ماهگردهای آراد کوچولو هفته بعد با مامانی بابایی به تله کابین شهرمون رفتیم آرتین در دشت میشان چون من تو کلاس زبان دانش آموز خوبی بودم معلم از مامانی خواست برای من جایزه بخرن مامان بزرگ زحمت کشید یک خمیر بازی برای من خرید که توکلاس به من دادن راستی با معلم زبانم عکس گرفتم ولی عکسش بار رمز داخل وبلاگ...
4 شهريور 1394
1